سلام بر اولین مظلوم عالم، سلام بر پدر یتیمان کوفه ، سلام به علی که مظلومانه زیست و مظلومانه به شهادت رسید.
آقای من بی تو سحر سبز است و عاشقی بی معنا، نیلوفر نگاه یتیمان کوفه به دستان تو ست تا بیایی و عطر محبت را به سینه ی آنان بریزی آقای من وقتی فرق تو را شکافتند آسمان کوفه بی خورشید شد و کوفیان ندانستند چه خورشیدی غروب کرده است.شمشیری بر فرق عدالت کوفته می شود و بر فرق عدالت شکافته می شود علی در محراب عبادت شربت شهادت می نوشد.
و علی رفت تا به معبود بپیوندد آسمان آخرین نگاهش را ازعلی گرفت و ماه اخرین مهتابش را، چشمان ستارگان کم سو شد و زمین از جودایی علی جنون وار گشت سحر از خود بیزار شد و صبح از داغ سحر گریست ، علی (ع) به پروردگارش رسید و لب های شهادت فریاد زدند "فزت و رب الکعبه " .
ای آمده در کعبه زمادر به وجود وی رفته به مسجد زجهان وقت سجود
ای علی از آمدن و رفتن تو من دانستم سرمایه زندگی قیام است وقعود
صفحه قبل 1 صفحه بعد